هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی به بیان احساسات شاعر دربارهی زندگی، عشق، رنجها و امیدهایش میپردازد. او از شکستها، هوشیاری، گناهان، و رحمت الهی سخن میگوید و با استفاده از استعارههای زیبا مانند میگساری، طوفان، و تیغ، عمق احساسات خود را نشان میدهد. شاعر همچنین به موضوعاتی مانند بصیرت، امیدواری، و شکرگزاری اشاره میکند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم فلسفی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۶۶۳
شکست رنگ می از ترک میگساری ما
نمک به چشم قدح ریخت هوشیاری ما
کم است اشک برای سیاهکاری ما
مگر کند عرق انفعال یاری ما
نماند در دل خم نم ز میگساری ما
سفید شد لب ساغر ز بوسه کاری ما
به چشم جوهریان گوهر بصیرت نیست
وگرنه گرد یتیمی است خاکساری ما
چنان کز آیه رحمت امید خلق افزود
یکی هزار شد از خط امیدواری ما
شده است حلقه گرداب، چشم قربانی
ز چارموجه طوفان بی قراری ما
رسید خیرگی چشم ما به معراجی
که ماه بر فلک از هاله شد حصاری ما
کلاه گوشه همت بلند کرده ماست
چو تیغ کوه ز ابرست آبداری ما
چنان گذشت ز تقصیر ما عنایت دوست
که از گناه نکرده است شرمساری ما
به زیر تیغ فشردیم پای خود چندان
که کوه بست کمر پیش بردباری ما
ز تار و پود جهان آگهیم با طفلی
دویده است به هر کوچه نی سواری ما
زبان ما اگر از شکر تیغ خاموش است
دهان شکرگزاری است زخم کاری ما
ازان دوید به آفاق نام ما صائب
که روشن است جهان از نفس شماری ما
نمک به چشم قدح ریخت هوشیاری ما
کم است اشک برای سیاهکاری ما
مگر کند عرق انفعال یاری ما
نماند در دل خم نم ز میگساری ما
سفید شد لب ساغر ز بوسه کاری ما
به چشم جوهریان گوهر بصیرت نیست
وگرنه گرد یتیمی است خاکساری ما
چنان کز آیه رحمت امید خلق افزود
یکی هزار شد از خط امیدواری ما
شده است حلقه گرداب، چشم قربانی
ز چارموجه طوفان بی قراری ما
رسید خیرگی چشم ما به معراجی
که ماه بر فلک از هاله شد حصاری ما
کلاه گوشه همت بلند کرده ماست
چو تیغ کوه ز ابرست آبداری ما
چنان گذشت ز تقصیر ما عنایت دوست
که از گناه نکرده است شرمساری ما
به زیر تیغ فشردیم پای خود چندان
که کوه بست کمر پیش بردباری ما
ز تار و پود جهان آگهیم با طفلی
دویده است به هر کوچه نی سواری ما
زبان ما اگر از شکر تیغ خاموش است
دهان شکرگزاری است زخم کاری ما
ازان دوید به آفاق نام ما صائب
که روشن است جهان از نفس شماری ما
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۶۶۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۶۶۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.