هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که از سماع و نشاط و عیش در میان صوفیان سخن میگوید. شاعر از گشوده شدن درها از شش جهت و ظهور غباری از قعر دریا خبر میدهد. او از پر شدن مغزها از بوی وصل و یافتن هر گوش و هوشی از بیهوشی مطلق سخن میگوید. همچنین، از وجود روحانیها در هر گوشهای از میدان و آتشی که تا هفتم فلک شرر دارد، یاد میکند. در نهایت، شاعر از درختان و جویبارها در شورهزار خاک نفس جزوی سخن میگوید و از درختانی که در باغها کنار هم قرار میگیرند، تصویر میکشد.
رده سنی:
18+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۲۶۶۵
صَلا ای صوفیان کِامْروز باری
سَماع است و نَشاط و عیش آری
صَلا کَزْ شش جِهَت درَها گُشادهست
زِ قَعْرِ بَحْر پیدا شُد غُباری
صَلا کین مَغزها امروز پُر شُد
زِ بویِ وصلِ جانی، جانْسِپاری
صَلا که یافت هر گوشیّ و هوشی
زِ بیهوشیِّ مُطْلَق، گوشْواری
صَلا که ساعتی دیگر نیابی
زِ مشرق تا به مَغرب هوشیاری
دَران میدان که دَیّاری نمیگشت
به هر گوشهست روحانی سَواری
چو هیزُم اَنْدَرین آتش دَرآیید
که تا هفتم فَلَک دارد شَراری
میانِ شوره خاکِ نَفْسِ جُزوی
به هر سویی درختی، جویباری
تو اَنْدَر باغها دیدی که گیرد
درختی مَر درختی را کِناری
سَماع است و نَشاط و عیش آری
صَلا کَزْ شش جِهَت درَها گُشادهست
زِ قَعْرِ بَحْر پیدا شُد غُباری
صَلا کین مَغزها امروز پُر شُد
زِ بویِ وصلِ جانی، جانْسِپاری
صَلا که یافت هر گوشیّ و هوشی
زِ بیهوشیِّ مُطْلَق، گوشْواری
صَلا که ساعتی دیگر نیابی
زِ مشرق تا به مَغرب هوشیاری
دَران میدان که دَیّاری نمیگشت
به هر گوشهست روحانی سَواری
چو هیزُم اَنْدَرین آتش دَرآیید
که تا هفتم فَلَک دارد شَراری
میانِ شوره خاکِ نَفْسِ جُزوی
به هر سویی درختی، جویباری
تو اَنْدَر باغها دیدی که گیرد
درختی مَر درختی را کِناری
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.