هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و غنایی از صائب تبریزی، بیانگر احساسات عمیق شاعر نسبت به عشق، هستی و رنج‌های زندگی است. شاعر با استفاده از تصاویر طبیعی مانند کوه، دشت، لاله، موج و سیلاب، حالات روحی خود را توصیف می‌کند. او از مستی، عشق، رنج و جستجوی معنا سخن می‌گوید و در نهایت به مفاهیمی مانند استادگی، قبله‌نما و راه خدا می‌رسد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۷۲۲

سودا به کوه و دشت صلا می دهد مرا
هر لاله ای پیاله جدا می دهد مرا

مستانه جلوه های تو در هر نظاره ای
چون موج، سر به آب بقا می دهد مرا

میخانه ها به آب رسید از خمار من
مینا و جام، داد کجا می دهد مرا؟

سیلاب من ز بیهده گردی است تیره دل
استادگی چو بحر جلا می دهد مرا

بارست موی بر سر آزاده خاطران
از سایه کی فریب، هما می دهد مرا؟

در دیده سیاه دلانم اگر چه خوار
آب حیات، جان به بها می دهد مرا

این آتشی که در جگر من گرفته است
از جسم خود چو شمع غذا می دهد مرا

باغ و بهار من نفس آرمیده است
بیماری نسیم شفا می دهد مرا

از بس لبم ز شکوه لب تشنگی پرست
تبخاله ها صدا چو درا می دهد مرا

سیرست چشم شبنم من، ورنه شاخ گل
آغوش باز کرده صلا می دهد مرا

آن سبزه ام که سنگدلی های روزگار
در زیر سنگ نشو و نما می دهد مرا

آن خشک پاره ام که شود آب از انفعال
ممسک اگر به دست گدا می دهد مرا

در گوش قدردانی من حلقه زرست
هر کس که گوشمال بجا می دهد مرا

در خاک و خون نشانده چشم ستاره ام
خاکستر سپهر جلا می دهد مرا

استادگی است قبله نما را دلیل راه
حیرت نشان به راه خدا می دهد مرا

این گردنی که من چو هدف برکشیده ام
صائب نشان به تیر قضا می دهد مرا
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۲۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.