۲۳۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۵۳

چون شعله سر مکش ز دل سینه تاب ما
کز سوز عشق، اشک ندارد کباب ما

از آفتاب تجربه گشتیم خامتر
نارس برآمد از سفر خم شراب ما

هیچ است هر چه هست به جز همت بلند
این مصرع است از دو جهان انتخاب ما

این راه دور زود به انجام می رسد
کوتاهیی اگر نکند پیچ و تاب ما

منزل بلند و همت شبگیر کوته است
فرصت سبک عنان و گران است خواب ما

هیچیم اگر چه صائب و از هیچ کمتریم
دام فریب خلق ندارد سراب ما

پاک است همچو صبح به عالم حساب ما
در خون شبنمی نرود آفتاب ما
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.