هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر عشق، رنج، و پختگی است. شاعر از جامی پر از خون جگر سخن می‌گوید که نماد رنج‌های عاشقانه است. او از داغ‌های عشق، مستی ناپایدار، و بی‌اعتنایی به بهشت و دوزخ می‌گوید. همچنین، اشاره‌ای به قدرت عشق و جذبه‌های آن دارد که از مجنون و لیلی هم فراتر می‌رود. در نهایت، شاعر از پختگی و سوختن در راه عشق سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که نامش در آفاق جریان دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مضامین فلسفی آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال ممکن است دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۷۷۳

هرگز تهی ز خون جگر نیست جام ما
داغ است آفتاب ز ماه تمام ما

آسوده از خمار و ز خوابیم بی خبر
مستی چشم یار ندارد دوام ما

ما را نظر به می نبود، چون دهان شیر
از خون دشمن است می لعل فام ما

با نیستی ز جلوه فردوس فارغیم
دار فناست روضه دارالسلام ما

چون می اگر چه تلخ جبین اوفتاده ایم
سرچشمه نشاط جهان است جام ما

ما را کمند جذبه ز مجنون رساترست
لیلی یکی بود ز غزالان رام ما

بس آه گرم کز دل دوزخ برآورد
تا پخته گردد این ثمر نیم خام ما

عقلی که سرنوشت جهان است ابجدش
مشکل که سربرآورد از خط جام ما

گردیده است همچو قدمگاه خضر، سبز
روی زمین ز سرو پریشان خرام ما

از بیدلی کنند غزالان ز ما حذر
ورنه دعای جوشن صیدست دام ما

مانند چوب بید، شود در نبات گم
چوب قفس ز طوطی شیرین کلام ما

خامی و پختگی و دگر سوختن بود
ما سوختیم و پخته نگردید خام ما

این کارخانه را دل ما می برد به راه
دارد فلک اگر چه به ظاهر زمام ما

چون آفتاب از نفس گرم عمرهاست
صائب دویده است در آفاق نام ما
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۷۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۷۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.