هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر عشق عمیق و فداکاری‌های بی‌شمار است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند گل، لاله، تیغ و خنجر، نشان می‌دهد که عشق او تا چه حد پررنج و پرتلاش بوده است. خون نماد فداکاری و عشق بی‌پایان است که در راه معشوق ریخته شده و هرگز به ارزش واقعی خود نرسیده است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر نیاز به درک و تجربه‌ی بیشتری دارد که معمولاً نوجوانان و بزرگسالان بهتر می‌توانند با آن ارتباط برقرار کنند. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان شعری کلاسیک ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۷۸۷

بر رو چو برگ گل ندویده است خون ما
چون داغ لاله عشق مکیده است خون ما

ای تیغ لب مدزد که از شوق بوسه ات
چندین حجاب پوست دریده است خون ما

مشکل که سر ز خاک خجالت برآورد
خنجر به روی تیغ کشیده است خون ما

از خارزار نیشتر اندیشه کی کند؟
در شاهراه تیغ دویده است خون ما

چون شمع صبحگاهی و چون لاله سحر
هرگز به قیمتی نرسیده است خون ما

چون روز در قلمرو مژگان برآورد؟
از تیغ او امید بریده است خون ما

صائب هزار لاله سیراب سر زده است
بر هر گل زمین که چکیده است خون ما
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.