هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی به موضوعات عشق، معنویت، و نقد اجتماع می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند آتش، ستاره‌ها، و عیسی، به بیان احساسات عمیق و نگاه فلسفی به زندگی می‌پردازد. او از پوچی برخی اعمال انسان‌ها انتقاد می‌کند و عشق را به‌عنوان ارزشی والا مطرح می‌نماید. همچنین، بر اهمیت درک معانی عمیق و دوری از ظواهر تأکید دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر، همچنین انتقادات اجتماعی آن، برای درک و تجربه نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. این متن نیازمند سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم انتزاعی است که معمولاً در سنین پایین‌تر به‌طور کامل درک نمی‌شود.

غزل شمارهٔ ۷۹۸

در آتشم ز دیده شوخ ستاره ها
در هیچ خرمنی نفتد این شراره ها!

خالی شده است از دل آگاه مهد خاک
عیسی دمی نمانده درین گاهواره ها

پهلو ز کار عشق تهی می کنند خلق
جای ترحم است بر این هیچکاره ها

جز حرف پوچ، قسمت زاهد ز عشق نیست
کف باشد از محیط نصیب کناره ها

پستی دلیل قرب بود در طریق عشق
اینجا پیاده پیش بود از سواره ها

صحبت غنیمت است به هم چون رسیده ایم
تا کی دگر به هم رسد این تخته پاره ها

در حسن بی تکلف معنی نظاره کن
از ره مرو به خال و خط استعاره ها

صائب نظر سیاه نسازد به هر کتاب
فهمیده است هر که زبان اشاره ها
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.