هوش مصنوعی: این متن شعری از صائب تبریزی است که مضامین عمیق عرفانی و اخلاقی را بیان می‌کند. در آن، مفاهیمی مانند عشق، رنج، تواضع، گذر عمر و ناپایداری دنیا مورد توجه قرار گرفته‌اند. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند «چشم ظاهربین»، «گریه‌های تلخ گلاب» و «دل بی‌تاب» احساسات و تجربیات انسانی را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۸۶۱

از تهیدستی است در مغز چنار این پیچ و تاب
چشم ظاهربین ز بی دردی کند جوهر حساب

می شود چون نافه مویش در جوانی ها سفید
هر که خون خویش را سازد چو آهو مشک ناب

راحت بی رنج در ماتم سرای خاک نیست
خنده گل گریه های تلخ دارد چون گلاب

در بلندی با فرودستان تواضع پیشه کن
تا چو ماه نو ترا گردون کند از زر رکاب

می کشد از عشق، حیف خود دل بی تاب ما
می کند خون در دل آتش به گردیدن کباب

نیست از باد مخالف فرق تا باد مراد
شد تنک دریانوردی را که دل همچون حباب

عشق در دلهای روشن بی قراری می کند
پرتو خورشید در آیینه دارد اضطراب

کوته است از حرف خاموشان زبان اعتراض
ایمن از تیغ است هر خونی که گردد مشک ناب

دل منه بر عمر مستعجل که اسب تند را
نیست مانع از دویدن پا فشردن در رکاب

می دود در جستجوی آب، دایم هر طرف
گر چه از آب است صائب پرده چشم حباب
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۶۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.