هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی بیانگر درد و رنج عاشقانه، ناامیدی و تلاش برای رسیدن به معشوق است. شاعر از تعابیر مختلفی مانند ویرانی، شور جنون، خون ریختن و... برای بیان احساسات خود استفاده کرده است. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی و فلسفی مانند لطف حق و تعمیر دل نیز دیده میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و واژگان سنگین ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۹۳۱
در علاج درد ما رنگ از رخ تدبیر ریخت
دید تا ویرانی ما را، دل تعمیر ریخت
این قدر شور جنون در قطره ای می بوده است؟
موجه بی تابیم شیرازه زنجیر ریخت
چون توانم سبز شد پیش سبکروحان عشق؟
بارها از جان سخت من دم شمشیر ریخت
موج رغبت می تراود همچنان از جوهرش
گر چه خون عالمی آن تیغ عالمگیر ریخت
خاک میخواران عمارت را نمی گیرد به خود
از گل پیمانه نتوان سبحه تزویر ریخت
در دل سنگین شیرین چون تواند رخنه کرد؟
تیشه فرهاد زهر خود به جوی شیر ریخت
عاجزان را لطف حق صائب حمایت می کند
خشک شد دستی که بر نخجیر لاغر تیر ریخت
دید تا ویرانی ما را، دل تعمیر ریخت
این قدر شور جنون در قطره ای می بوده است؟
موجه بی تابیم شیرازه زنجیر ریخت
چون توانم سبز شد پیش سبکروحان عشق؟
بارها از جان سخت من دم شمشیر ریخت
موج رغبت می تراود همچنان از جوهرش
گر چه خون عالمی آن تیغ عالمگیر ریخت
خاک میخواران عمارت را نمی گیرد به خود
از گل پیمانه نتوان سبحه تزویر ریخت
در دل سنگین شیرین چون تواند رخنه کرد؟
تیشه فرهاد زهر خود به جوی شیر ریخت
عاجزان را لطف حق صائب حمایت می کند
خشک شد دستی که بر نخجیر لاغر تیر ریخت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۳۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.