هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، عشق، می‌نوشی، و فلسفه‌ی زندگی سخن می‌گوید. شاعر از جام می، دریای وجود، و آسمان چشم‌های معشوق به عنوان نمادهای عشق و هستی استفاده می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به رنج‌های زندگی و بازیگوشی‌های روزگار دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره‌های مستقیم به می‌نوشی و مضامین پیچیده‌ی عشقی دارد که مناسب سنین بالاتر است.

غزل شمارهٔ ۹۵۳

جام ما دریاکشان مهر لب خاموش ماست
مطرب ما همچو دریا سینه پرجوش ماست

هست تا در جام ما یک قطره می، دریا دلیم
پشت ما بر کوه باشد تا سبو بر دوش ماست

بر سر خمخانه افلاک، خشت آفتاب
روز و شب در سیر و دور از باده پر جوش ماست

شمع ایمن کز فروغش کوه صحراگرد شد
روزگاری شد که پنهان در ته سرپوش ماست

گر چه چون قمری ز کوکو نعل وارون می زنیم
قدکشیدن های سرو از تنگی آغوش ماست

از نگاهی آسمان را می کند زیر و زبر
آسمان چشمی که در تاراج عقل و هوش ماست

نه همین خون می خورد خاک از دل بی تاب ما
چرخ هم خونین جگر از طفل بازیگوش ماست

گر چه ما را نیست صائب باده ای جز زهر تلخ
گوشها تنگ شکر از بانگ نوشانوش ماست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۵۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۵۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.