هوش مصنوعی: این شعر از زبان شاعری است که به ساقی و دیگران توصیه‌هایی اخلاقی و عرفانی می‌کند. او از مستی و بی‌خبری انتقاد می‌کند و به زیبایی طبیعت و ارزش‌های معنوی اشاره می‌نماید. همچنین، شاعر به دوری از حرص و طمع و توجه به نیازهای اساسی زندگی تأکید می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند انتقاد از حرص و طمع و توصیه‌های اخلاقی نیاز به تجربه و درک بیشتری از زندگی دارند.

غزل شمارهٔ ۲۷۰۲

مگیر ای ساقی از مَستانْ کَرانی
که کَم یابی گِرانی،‌ بی‌گِرانی

بیا ای سَروِ گُلْ رُخ، سویِ گُلْشَن
که بِهْ از سَرو نَبْوَد سایه بانی

چو نور از ناودانِ چَشم ریزد
یَقینْ‌ بی‌بامْ نَبْوَد ناودانی

عَجَب آن بام، بالایِ چه خانه ست؟
مُبارک جا، مُبارک خاندانی

کِه را بود این گُمان، که بازیابیم
نشانی، زین چُنین فِتْنه نشانی؟

دلی که چون شَفَق غَرقابِ خون بود
پُر از خورشید شُد، چون آسْمانی

زِ حِرصِ این شِکَم،پَهْلو تَهی کُن
که تا پَهْلو زَنی با پَهْلَوانی

عَجَب، نَنگَت‌ نمی‌آید؟ برادر
زِ جانی کو بُوَد مُحتاجِ نانی

که آبِ زندگانی گفت ما را
که جُز دُکّانِ نان، داری دُکانی
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.