هوش مصنوعی:
این متن به موضوع عشق، شهادت، رنج و غم عاشقان میپردازد. با استفاده از استعارههایی مانند خون مرده، عمر خضر، و غنچهی پژمرده، احساسات عمیق و دردناک عاشقان را بیان میکند. همچنین به مفاهیمی مانند فداکاری، غربت و یادآوری عزیزان اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین برخی از تصاویر مانند خون و شهادت ممکن است برای سنین پایین مناسب نباشد.
غزل شمارهٔ ۱۱۳۲
هر که عاشق نیست خون در پیکرش افسرده ست
گفتگو با زاهدان تلقین خون مرده است
پشت سر بسیار خواهد دید عمر خضر را
از دم تیغ شهادت هر که آبی خورده است
در غم عاشق بود هر چند بی پرواست حسن
فکر بلبل غنچه را سر در گریبان برده است
بوی خون می آید امروز از لب میگون یار
تا به یاد او که دندان بر جگر افشرده است؟
در غریبی وا شود صائب دل ارباب درد
غنچه ما تا بود در بوستان پژمرده است
گفتگو با زاهدان تلقین خون مرده است
پشت سر بسیار خواهد دید عمر خضر را
از دم تیغ شهادت هر که آبی خورده است
در غم عاشق بود هر چند بی پرواست حسن
فکر بلبل غنچه را سر در گریبان برده است
بوی خون می آید امروز از لب میگون یار
تا به یاد او که دندان بر جگر افشرده است؟
در غریبی وا شود صائب دل ارباب درد
غنچه ما تا بود در بوستان پژمرده است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.