هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از مضامینی مانند عشق، رنج، طبیعت، و جنون سخن میگوید. شاعر از احساس سرگشتگی، اسارت، و ناکامی خود میگوید و از عناصری مانند آسمان، سرو، قمری، و گلها برای بیان حالات درونی خود استفاده میکند. همچنین، اشارههایی به مفاهیم فلسفی و عرفانی مانند معنی و همت نیز وجود دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند رنج و جنون نیاز به بلوغ فکری دارند.
غزل شمارهٔ ۱۱۴۰
نه همین سرگشته ما را دور گردون کرده است
خضر را خون در جگر این نعل وارون کرده است
مهره مومی است در سر پنجه او آسمان
آن که حال ما اسیران را دگرگون کرده است
قمری ما از پریشان ناله های دلفریب
سرو را آشفته تر از بید مجنون کرده است
گر چه ما چون سرو آزادیم از قید لباس
همت ما دست ازین نه خرقه بیرون کرده است
دامن معنی به آسانی نمی آید به دست
سرو یک مصرع تمام عمر موزون کرده است
در ته گرد کسادی، گوهر شهوار من
خاک عالم را سبک در چشم قارون کرده است
می کنم در کوچه گردی سیر صحرای جنون
وسعت مشرب مرا فارغ ز هامون کرده است
برنمی آرند سر از زیر بال بلبلان
بس که گلها را خجل آن روی گلگون کرده است
هر چه با ما می کند، تدبیر ناقص می کند
درد ما را این طبیب خام افزون کرده است
بس که تشریف بهاران نارسا افتاده است
تاک از یک آستین، صد دست بیرون کرده است
آنچه در دامان کهسارست صائب لاله نیست
سنگ را محرومی فرهاد دلخون کرده است
خضر را خون در جگر این نعل وارون کرده است
مهره مومی است در سر پنجه او آسمان
آن که حال ما اسیران را دگرگون کرده است
قمری ما از پریشان ناله های دلفریب
سرو را آشفته تر از بید مجنون کرده است
گر چه ما چون سرو آزادیم از قید لباس
همت ما دست ازین نه خرقه بیرون کرده است
دامن معنی به آسانی نمی آید به دست
سرو یک مصرع تمام عمر موزون کرده است
در ته گرد کسادی، گوهر شهوار من
خاک عالم را سبک در چشم قارون کرده است
می کنم در کوچه گردی سیر صحرای جنون
وسعت مشرب مرا فارغ ز هامون کرده است
برنمی آرند سر از زیر بال بلبلان
بس که گلها را خجل آن روی گلگون کرده است
هر چه با ما می کند، تدبیر ناقص می کند
درد ما را این طبیب خام افزون کرده است
بس که تشریف بهاران نارسا افتاده است
تاک از یک آستین، صد دست بیرون کرده است
آنچه در دامان کهسارست صائب لاله نیست
سنگ را محرومی فرهاد دلخون کرده است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۳۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۴۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.