هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، با تصاویر زیبا و استعاره‌های پیچیده، به موضوعاتی مانند عشق، شوریدگی، رنج فراق، و نگاه زاهدانه به دنیا می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند چهرهٔ خندان، بوسه‌های پیچیده در پیغام، موی یار، و سایه‌اش برای بیان احساسات عمیق استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است و درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۱۷۱

چهره اش خندان و خط مشکبو پیچیده است
نامه وا کرده است اما گفتگو پیچیده است

دل ز کافر نعمتی دارد تلاش وصل یار
ورنه چندین بوسه در پیغام او پیچیده است

چون عرق خواهد نگاه عاشقان را آب کرد
پرده شرمی که یار ما به رو پیچیده است

از نگاه گرم، آن موی میان از نازکی
بارها بر روی آتش همچو مو پیچیده است

از کمند سایه چون آهوی مشکین می رمد
هر که را از زلف او در مغز بو پیچیده است

می شود کان بدخشان خاک راه از سایه اش
بس که خون خلق بر دامان او پیچیده است

اختیار ما بود با گریه بی اختیار
باده پر زور ما دست سبو پیچیده است

بخیه انجم نمی بندد دهان صبح را
سینه ما را چه ناصح در رفو پیچیده است؟

چون گهر از عالم بالاست آب روی خلق
زاهد خشک از چه چندین در وضو پیچیده است؟

در خور جولان ندارد عرصه ای، از زهد نیست
این که دست ما عنان آرزو پیچیده است

پیش چشم هر که چون صائب مآل اندیش شد
در خزان چندین بهار تازه رو پیچیده است
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۱۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.