هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از مضامین عشق، رنج، وصف معشوق، و ناامیدی سخن میگوید. شاعر از درد عشق، انتظار بوسه، و ناتوانی در بیان احساسات خود مینالد. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند فنا و تسلیم در برابر معشوق دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهی عاطفی دارد. همچنین، برخی از واژگان و تصاویر بهکاررفته (مانند داغ خون، ماتم پروانه، و ...) ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۱۲۱۵
وقت آن کس خوش که لب را بر لب پیمانه بست
جبهه را چون خشت بر خاک در میخانه بست
با سیه چشمان نمی جوشد دل مجنون ما
داغ خونها خورد تا خود را بر این دیوانه بست
وعده بوس آرزوی تشنه را در خواب کرد
دیده این طفل را شیرینی افسانه بست
گر ملایم بگذری از مشهد ما عیب نیست
شمع نخل موم بهر ماتم پروانه نیست
چون نپیچاند به افسون دست گستاخ مرا؟
زلف طراری که بتواند زبان شانه نیست
خاک ما از عافیت آباد خاموشان بود
حرف نتوان بر لب ما چون لب پیمانه بست
می کنی منع سرشک از دیده خونبار من
جز تو ای مژگان که در بر روی صاحبخانه بست؟
محتسب دست تعدی گر چنین سازد دراز
در گلوی شیشه خواهد سبحه صد دانه بست
جبهه را چون خشت بر خاک در میخانه بست
با سیه چشمان نمی جوشد دل مجنون ما
داغ خونها خورد تا خود را بر این دیوانه بست
وعده بوس آرزوی تشنه را در خواب کرد
دیده این طفل را شیرینی افسانه بست
گر ملایم بگذری از مشهد ما عیب نیست
شمع نخل موم بهر ماتم پروانه نیست
چون نپیچاند به افسون دست گستاخ مرا؟
زلف طراری که بتواند زبان شانه نیست
خاک ما از عافیت آباد خاموشان بود
حرف نتوان بر لب ما چون لب پیمانه بست
می کنی منع سرشک از دیده خونبار من
جز تو ای مژگان که در بر روی صاحبخانه بست؟
محتسب دست تعدی گر چنین سازد دراز
در گلوی شیشه خواهد سبحه صد دانه بست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۱۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۱۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.