هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به موضوعاتی مانند رهایی از قیود مادی، عشق، مستی معنوی، و بی‌خودی می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند بی‌خانمانی معنوی، فارغ‌بودن از ظواهر، و نقد عقل دوراندیش سخن می‌گوید. همچنین، به زیبایی درونی، عشق بی‌ریا، و بی‌نیازی از گفتارهای ظاهری اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کهن فارسی دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و استعاره‌ها ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۲۶۷

کوچه گرد بیخودی را خانمان در کار نیست
شاهباز لامکان را آشیان در کار نیست

باده بیرنگ از ظرف بلورین فارغ است
سرو سیمین را لباس پرنیان در کار نیست

فارغند از عقل دور اندیش، مستان خراب
خانه بی بام و در را پاسبان در کار نیست

درنمی آید به ظرف گفتگو اسرار عشق
هر چه وجدانی است آن را ترجمان در کار نیست

حسن را در هر لباسی می شناسند اهل دید
این قدر روپوش ای جان جهان در کار نیست

کاهلان همدرس می جویند از افسردگی
داستان عشق را همداستان در کار نیست

یک نگاه گرم می سوزد سراپای مرا
این قدر استادگی ای خوش عنان در کار نیست

عقل بیجا در عنان اهل دل آویخته است
گله آهوی وحشی را شبان در کار نیست

در میان دعوی و معنی بود خون در میان
هر کجا معنی بود تیغ زبان در کار نیست

از خریداران نیفزاید قماش ماه مصر
حسن گل را هایهوی بلبلان در کار نیست

گرد رخسارش نفس بیهوده می سوزد عرق
چهره شرمین او را دیده بان در کار نیست

خط راه اهل غیرت چین ابرویی بس است
این قدر بیمهری ای نامهربان در کار نیست

دیده بیدار را افسانه می آید به کار
غفلت سرشار را رطل گران در کار نیست

صحبت عالم به یک ساعت مکرر می شود
گر جهان این است عمر جاودان در کار نیست

ما سبکروحان مدارا با رفیقان می کنیم
ورنه بوی پیرهن را کاروان در کار نیست

سیل گو هموار سازد کعبه و بتخانه را
این ره نزدیک را سنگ نشان در کار نیست
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۲۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۲۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.