هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر در مورد جدایی و دوری از معشوق است. شاعر با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، درد فراق و اشتیاق به دیدار یار را توصیف میکند. او از زبان خود و طبیعت برای بیان این احساسات استفاده میکند و به مفاهیمی مانند عشق، فراق، و اشتیاق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عاطفی عمیق و استعارههای پیچیده است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی احساسی نیاز دارد. همچنین، ممکن است برخی از اصطلاحات و تشبیهات برای مخاطبان جوانتر دشوار یا نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۱۳۲۵
بی تو امشب هر سر مویم جدا فریاد داشت
هر رگم در آستین صد نشتر فولاد داشت
ذوق خاموشی زبانم را به حرف آورده بود
این جرس را اشتیاق پنبه بر فریاد داشت
من که دارم سنگ بردارد ز پیش راه من؟
یار غاری کوهکن چون تیشه فولاد داشت
کیست تا شوید غبار از صفحه خاطر مرا؟
جوی شیری پیش دست خویشتن فرهاد داشت
تا سپند آن آتشین رخسار را در بزم دید
آنچنان جست از سر آتش که صد فریاد داشت
یاد ایامی که صائب در حریم زلف او
پنجه من اعتبار شانه شمشاد داشت
هر رگم در آستین صد نشتر فولاد داشت
ذوق خاموشی زبانم را به حرف آورده بود
این جرس را اشتیاق پنبه بر فریاد داشت
من که دارم سنگ بردارد ز پیش راه من؟
یار غاری کوهکن چون تیشه فولاد داشت
کیست تا شوید غبار از صفحه خاطر مرا؟
جوی شیری پیش دست خویشتن فرهاد داشت
تا سپند آن آتشین رخسار را در بزم دید
آنچنان جست از سر آتش که صد فریاد داشت
یاد ایامی که صائب در حریم زلف او
پنجه من اعتبار شانه شمشاد داشت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.