هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به موضوعاتی مانند عشق، رنج، صبر، قناعت و تقدیر میپردازد. شاعر از ناکامیها، دردها و دلبستگیهای زندگی سخن میگوید و به مفاهیمی مانند عشق نافرجام، بیعدالتی و رهایی از قید و بندها اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج و ناکامی نیاز به بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۱۳۳۷
طفل بازیگوش ما زین خاکدان دل برنداشت
دست در مهد لحد از مهره گل برنداشت
تا لب خواهش گشودم راه روزی بسته شد
طبع فیاض کرم، ابرام سایل برنداشت
دور باش ناز لیلی هر قدر افشاند دست
گرد مجنون دست از دامان محمل برنداشت
بار بر دلها شود در پله افتادگی
هر که در ایام دولت باری از دل برنداشت
من چسان از زلف او کوتاه سازم دست خویش؟
شانه دست خشک ازان مشکین سلاسل برنداشت
بود از دلبستگی، از راه خونخواهی نبود
خون ما گردست از دامان قاتل برنداشت
از مآل سعی ما بی حاصلان دارد خبر
هر سبکدستی که تخم افشاند و حاصل برنداشت
شد زمین گیر از علایق، جان گردون سیر ما
کشتی ما از گرانی دل ز ساحل برنداشت
نیست غیر از دست فیاضی که بخشد بی سؤال
ابر سیرابی که آب از روی سایل برنداشت
شد ز وصل کعبه بی قطع بیابان کامیاب
راه پیمایی که دست از دامن در برنداشت
طوق قمری حلقه بیرون در شد سرو را
گردن آزادگان بار سلاسل برنداشت
قانع از گوهر به کف گردید در بحر وجود
هر که صائب عبرت از دنیای باطل برنداشت
دست در مهد لحد از مهره گل برنداشت
تا لب خواهش گشودم راه روزی بسته شد
طبع فیاض کرم، ابرام سایل برنداشت
دور باش ناز لیلی هر قدر افشاند دست
گرد مجنون دست از دامان محمل برنداشت
بار بر دلها شود در پله افتادگی
هر که در ایام دولت باری از دل برنداشت
من چسان از زلف او کوتاه سازم دست خویش؟
شانه دست خشک ازان مشکین سلاسل برنداشت
بود از دلبستگی، از راه خونخواهی نبود
خون ما گردست از دامان قاتل برنداشت
از مآل سعی ما بی حاصلان دارد خبر
هر سبکدستی که تخم افشاند و حاصل برنداشت
شد زمین گیر از علایق، جان گردون سیر ما
کشتی ما از گرانی دل ز ساحل برنداشت
نیست غیر از دست فیاضی که بخشد بی سؤال
ابر سیرابی که آب از روی سایل برنداشت
شد ز وصل کعبه بی قطع بیابان کامیاب
راه پیمایی که دست از دامن در برنداشت
طوق قمری حلقه بیرون در شد سرو را
گردن آزادگان بار سلاسل برنداشت
قانع از گوهر به کف گردید در بحر وجود
هر که صائب عبرت از دنیای باطل برنداشت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۳۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۳۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.