هوش مصنوعی: این شعر به بیان ناتوانی‌ها و شکست‌های انسان در برابر گذر زمان و غفلت از فرصت‌های زندگی می‌پردازد. شاعر از پیری، بی‌عملی، ندامت و از دست دادن فرصت‌ها سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که بی‌توجهی به زمان، نتیجه‌ای جز حسرت ندارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و اخلاقی موجود در شعر، مانند پیری، ندامت و گذر زمان، برای درک بهتر نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و صنایع ادبی پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۳۳۶

قامتت خم گشت و پشتت بار طاعت برنداشت
چهره بی شرمیت رنگ خجالت برنداشت

شد بناگوشت سفید و بخت خواب آلود تو
در چنین صبحی سر از بالین غفلت برنداشت

پایت از رفتار ماند و پایی ننهادی به راه
ریخت دندان و لبت زخم ندامت برنداشت

با وجود رعشه پیری، کف لرزان تو
از گریبان تعلق دست رغبت برنداشت

هر که در فصل بهاران دانه اشکی نریخت
وقت خرمن خوشه ای جز آه حسرت برنداشت

در چنین هنگامه ای صائب دل بی شرم تو
پشت بیدردی ز دیوار فراغت برنداشت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.