هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به مفاهیمی مانند عشق، فداکاری، گذرایی زندگی، و ارتباط بین انسان و عالم معنا می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند گل، پروانه، و دریا برای بیان احساسات عمیق و مفاهیم فلسفی استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات و استعاره‌ها نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۳۴۶

هر که بیخود شد، قدم در آستان دل گذاشت
هر که دست افشاند بر جان، پای در منزل گذاشت

بوستان از شاخ گل دستی که بالا برده بود
در زمان سرو خوشرفتار او بر دل گذاشت

وقت آن کس خوش که چون گل با دهان زرفشان
خونبهای خویش را در دامن قاتل گذاشت

پیش ازین بر گرد سرگشتن چنین رسوا نبود
این بنای خیر را پروانه در محفل گذاشت

برق عالمسوز شد در خرمن مجنون فتاد
از نگاه گرم، هر داغی که بر محمل گذاشت

دست ما می شد به آن معراج گردن سرفراز
چند روزی می توانستیم اگر بر دل گذاشت

صحبت جان با تن خاکی دو روزی بیش نیست
موج را دریا نخواهد در کف ساحل گذاشت

تربیت می کرد تخم شوق را دهقان عشق
یک دو روز آیینه ما را اگر در گل گذاشت

میل من با طاق ابروی بتان امروز نیست
در ازل معمار دیوار مرا مایل گذاشت

دور کرد از خانه خود دولت ناخوانده را
هر که صائب دست رد بر سینه سایل گذاشت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۴۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۴۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.