هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعات عشق، رنج، فراق، و گذر عمر می‌پردازد. با استفاده از استعاره‌ها و تصاویر شاعرانه مانند فرهاد و شیرین، بیداد خسرو، و طبیعت، احساسات عمیق انسانی را بیان می‌کند. همچنین، مفاهیمی مانند بندگی، آزادی، و تحولات زندگی نیز در آن دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات تاریخی نیاز به درک ادبی و فرهنگی دارند که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۱۳۷۰

گر چه از بیداد خسرو زین جهان فرهاد رفت
دولت او هم به اندک فرصتی بر باد رفت

خون عاشق مدعی از سنگ پیدا می کند
بیستون تیغ از کمر نگشود تا فرهاد رفت

صید من کز ناتوانی بر زمین بسته است نقش
حیرتی دارم که چون از خاطر صیاد رفت

داشت دلتنگی مرا چون غنچه در مهد امان
چون گل از بیهوده خندی خرمنم بر باد رفت

هر که چون قمری به طوق بندگی گردن نهاد
از ریاض آفرینش همچو سرو آزاد یافت

در نگاه اولین هر کس ز دنیا چشم بست
چون شرر خندان برون از عالم ایجاد رفت

نقش پای ماست بر عقل متین ما دلیل
می توان دانست هر جا خامه فولاد رفت

شکوه من چون حباب از انقلاب بحر نیست
کز هوای خود، سر بی مغز من بر باد رفت

از سهیل تربیت شد عاقبت کان عقیق
رنگ من یک چند اگر از سیلی استاد رفت

می شود پاک از گنه عاشق به هر صورت که هست
نقش شیرین خواهد از تردستی فرهاد رفت

هر که از سیل حوادث بیش شد زیر و زبر
با دل معمور صائب زین خراب آباد رفت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۳۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۳۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.