هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از حالات روحی و جسمی خود سخن میگوید. او از مستی و خرابی خود در سال گذشته و امسال میگوید و از درد و رنجی که تحمل کرده است. شاعر همچنین به تشبیهات زیبایی مانند ماهی در آب و شیران در جستجوی ماهتاب اشاره میکند و از دلهای غمگین و خسته سخن میگوید. در نهایت، او از خواننده میخواهد که لحظهای به سخنانش گوش دهد تا ثوابی از خدا دریافت کند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاطفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از تشبیهات و استعارات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد تا بتواند به درستی درک شود.
غزل شمارهٔ ۲۷۳۸
من پار بِخوردهاَم شرابی
اِمْسالْ چه مَستَم و خَرابی
من پارِ زِ آتشی گُذشتم
اِمْسالْ چرا شُدم کبابی؟
من تشنه به آبِ جویْ رفتم
ماهی دیدم میانِ آبی
شیران همه ماهتاب جویَند
من شیرم و یارِ ماهتابی
از دَرد مَپُرس، رنگِ رُخ بین
تا رنگْ بِگویَدَت جوابی
جانم مَست است و تَنْ خَراب است
مَستیست نِشَسته در خَرابی
این هر دو چُنین و دلْ چُنین تَر
کَزْ غم چو خَریست در خَلابی
یک لحظه مَشو مَلول، بِشْنو
تا باشَدَت از خدا ثَوابی
اِمْسالْ چه مَستَم و خَرابی
من پارِ زِ آتشی گُذشتم
اِمْسالْ چرا شُدم کبابی؟
من تشنه به آبِ جویْ رفتم
ماهی دیدم میانِ آبی
شیران همه ماهتاب جویَند
من شیرم و یارِ ماهتابی
از دَرد مَپُرس، رنگِ رُخ بین
تا رنگْ بِگویَدَت جوابی
جانم مَست است و تَنْ خَراب است
مَستیست نِشَسته در خَرابی
این هر دو چُنین و دلْ چُنین تَر
کَزْ غم چو خَریست در خَلابی
یک لحظه مَشو مَلول، بِشْنو
تا باشَدَت از خدا ثَوابی
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۳۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.