هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات عمیق و ناامیدی شاعر است. او از بیتأثیری تلاشهایش در تغییر شرایط و بیپاسخ ماندن احساساتش میگوید. شاعر به تصاویری مانند شعله بیاثر، چراغ بینور، و می بیتأثیر اشاره میکند تا ناتوانی خود در تأثیرگذاری بر محیط و دیگران را نشان دهد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، تم غالب شعر ناامیدی و اندوه است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین باشد.
غزل شمارهٔ ۱۴۳۰
در لحد گل نکند شعله داغی که مراست
روغن از ریگ کند جذب چراغی که مراست
درنگیرد نفس شعله به خاکستر سرد
می خونگرم چه سازد به دماغی که مراست
نکند شبنم گل ریگ روان را سیراب
چه کند می به لب خشک ایاغی که مراست؟
دل من گرم نگردد به سخن با هر کس
ندهد نور به هر بزم چراغی که مراست
نیست در زیر فلک پادشهان را صائب
از غم و محنت ایام فراغی که مراست
روغن از ریگ کند جذب چراغی که مراست
درنگیرد نفس شعله به خاکستر سرد
می خونگرم چه سازد به دماغی که مراست
نکند شبنم گل ریگ روان را سیراب
چه کند می به لب خشک ایاغی که مراست؟
دل من گرم نگردد به سخن با هر کس
ندهد نور به هر بزم چراغی که مراست
نیست در زیر فلک پادشهان را صائب
از غم و محنت ایام فراغی که مراست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.