هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از معشوق یا شخصیتی محبوب می‌پرسد چرا از او دوری می‌کند و پنهان می‌شود. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات زیبا، مانند تیر و کمان، گنج و زیان، و گرگ و شبان، احساسات خود را بیان می‌کند و از معشوق می‌خواهد که نزد او بازگردد. شاعر همچنین به امنیت و آرامشی که معشوق به جهان می‌دهد اشاره می‌کند و از او می‌خواهد که از این ویژگی‌ها استفاده کند.
رده سنی: 15+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا بتوان آن‌ها را به‌طور کامل درک کرد.

غزل شمارهٔ ۲۷۵۰

ای جان و جهان چه می‌گُریزی؟
وِیْ فَخْرِ شَهان چه می‌گُریزی؟

ما را به چه کار می‌فرستی؟
پنهانْ پنهان، چه می‌گُریزی؟

چون تیر رَویّ و بازآیی
این دَمْ زِ کَمان، چه می‌گُریزی؟

باری تو هزار گنج داری
زین نیم زیان، چه می‌گُریزی؟

ای کِه شِکَرَت کَران ندارد
بِنْشین به میان، چه می‌گُریزی؟

چون مَحْرَمِ هر شِکَر، دَهان است
از پیشِ دَهان، چه می‌گُریزی؟

ایمِن زِ اَمانِ توست عالَم
ای اَمن اَمان چه می‌گُریزی؟

عالَم همه گُرگِ مَردخوار است
ای دل زِ شَبان، چه می‌گُریزی؟

خامُش که زبان همه زیان است
تو سویِ زیان چه می‌گُریزی؟
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.