هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از عشق و رنج‌های آن سخن می‌گوید. او از عشق به عنوان گوهری گرانبها و آتشی سوزان یاد می‌کند و از بی‌توجهی معشوق به حال عاشقان گلایه می‌کند. شاعر همچنین از سوزش دل و جان در راه عشق می‌گوید و از تاریکی و رنج نفس شکایت می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده‌تر در شعر، نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۷۵۱

از قِصّه حالِ ما نَپُرسی؟
وَزْ کُشتنِ عاشقانْ نَتَرسی؟

ای گوهرِ عشق از چه بَحْری؟
وِیْ آتشِ عشق از چه دَرسی؟

آن جا که تویی، کِه راه یابَد؟
زان جانِبِ چَرخ و عَرش و کُرسی

ای دل تو دلی، نه دیگِ آهن
از آتشِ عشق، چند تَفْسی

جان و دل و نَفْس، هر سه سوزید
تا کِی گویم ظَلَمْتُ نَفْسی
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.