هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به موضوعاتی مانند استقلال فردی، تنهایی، دانایی، و نگرش به زندگی میپردازد. شاعر از سرکشی سرو، اهمیت جدایی از جمعیت برای رسیدن به فتوحات، و ارزش سکوت در برابر نادانان سخن میگوید. همچنین، به مفاهیمی مانند امید در طوفانهای زندگی و روشنبینی در برابر غمهای دنیا اشاره دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند تنهایی و جدایی از جامعه نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود.
غزل شمارهٔ ۱۵۷۵
سرو را سرکشی از بار ز بی پروایی است
حاصل دست فشاندن به ثمر رعنایی است
فرد شو فرد ز مردم که فتوحات جهان
یک قلم جمع به زیر علم تنهایی است
لازم تیر هوایی است جدایی ز هدف
به مقامی نرسد هر که دلش هر جایی است
پیش احمق نه ز عجزست مرا خاموشی
طرف بحث به نادان نشدن دانایی است
لنگر من سبک از شورش طوفان نود
که به امید خطر کشتی من دریایی است
دل روشن ز غم روی زمین فارغ نیست
زردی چهره خورشید ز روشن رایی است
هر که صائب دل خود داد به آهو چشمی
گر چه در کوچه و بازار بود صحرایی است
حاصل دست فشاندن به ثمر رعنایی است
فرد شو فرد ز مردم که فتوحات جهان
یک قلم جمع به زیر علم تنهایی است
لازم تیر هوایی است جدایی ز هدف
به مقامی نرسد هر که دلش هر جایی است
پیش احمق نه ز عجزست مرا خاموشی
طرف بحث به نادان نشدن دانایی است
لنگر من سبک از شورش طوفان نود
که به امید خطر کشتی من دریایی است
دل روشن ز غم روی زمین فارغ نیست
زردی چهره خورشید ز روشن رایی است
هر که صائب دل خود داد به آهو چشمی
گر چه در کوچه و بازار بود صحرایی است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.