هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، به زیبایی رابطه بین عشق، خیال و واقعیت را با استفاده از استعارههای آینه، نقاشی و صورتبندی بیان میکند. شاعر از نقش بستن تصویر معشوق در دل و جان سخن میگوید و به تأثیر عشق و قضا و قدر در شکلگیری این تصاویر اشاره میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی فاخر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد.
غزل شمارهٔ ۱۵۷۷
نقش روی تو در آیینه جان صورت بست
آنچه می خواستم از غیب همان صورت بست
صحبت آینه و عکس بود پا به رکاب
در دل و دیده خیال تو چسان صورت بست؟
از سر کلک قضا نقطه اول که چکید
زان سیاهی دل و چشم نگران صورت بست
عشق ازان برق که در خرمن آدم افکند
از دخانش فلک گرم عنان صورت بست
حسن تا پرده ز رخساره گلرنگ گرفت
عشق با دیده خونابه فشان صورت بست
صورت هر چه درین نشأه دل از خلق گرفت
روی ازین نشأه چو گرداند همان صورت بست
صورت حال من از خامه نقاش بپرس
نقش بیچاره چه داند که چسان صورت بست؟
پیش ازین فکر همه صورت بی معنی بود
معنی از خامه صائب به جهان صورت بست
آنچه می خواستم از غیب همان صورت بست
صحبت آینه و عکس بود پا به رکاب
در دل و دیده خیال تو چسان صورت بست؟
از سر کلک قضا نقطه اول که چکید
زان سیاهی دل و چشم نگران صورت بست
عشق ازان برق که در خرمن آدم افکند
از دخانش فلک گرم عنان صورت بست
حسن تا پرده ز رخساره گلرنگ گرفت
عشق با دیده خونابه فشان صورت بست
صورت هر چه درین نشأه دل از خلق گرفت
روی ازین نشأه چو گرداند همان صورت بست
صورت حال من از خامه نقاش بپرس
نقش بیچاره چه داند که چسان صورت بست؟
پیش ازین فکر همه صورت بی معنی بود
معنی از خامه صائب به جهان صورت بست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۵۷۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۵۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.