هوش مصنوعی: این متن شعری است که به مفاهیمی مانند گذرایی زمان، مرگ، عشق، جدایی، طبیعت و تأملات فلسفی می‌پردازد. شاعر از عناصر طبیعی مانند گل، غنچه، خزان و بهار برای بیان احساسات عمیق انسانی استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، برخی از ابیات به موضوعاتی مانند مرگ و جدایی می‌پردازند که ممکن است برای کودکان مناسب نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۰۸

مهلت دور سبکسیر جهان اینهمه نیست
توشه بردار و روان شو که زمان اینهمه نیست

مرگ در چشم سبک عقل، شکوهی دارد
پیش ارباب دل این رطل گران اینهمه نیست

مشکل از خاک سر کوی تو برخاستن است
ورنه برخاستن از هر دو جهان اینهمه نیست

دردم این است که از یار جدا می گردم
گر نباشد غم جانان، غم جان اینهمه نیست

غنچه می لرزد از افسردگی خود، ورنه
با دل گرم، دم سرد خزان اینهمه نیست

آتشین رویی اگر در صف محشر باشد
چشم بستن ز تماشای جنان اینهمه نیست

گل رخسار تو دارد مدد از جای دگر
ورنه تشریف بهار گذران اینهمه نیست

غنچه گل به خموشی دل بلبل را برد
حسن گویا چو بود، تیغ زبان اینهمه نیست

میوه گر در عوض سنگ دهی، آزادی
رتبه بی بری ای سرو روان اینهمه نیست

می توان کرد به یک آه دل گردون نرم
زور در قبضه این سخت کمان اینهمه نیست

روی خود را مگر از اشک ندامت شوییم
ورنه در روی زمین آب روان اینهمه نیست

سایه را دست به خورشید نباشد صائب
دل چو بیدار بود، خواب گران اینهمه نیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.