هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر طبیعت مانند غنچه، گل، ابر بهار و سرو، به بیان گذرا بودن زندگی و ناپایداری دنیا می‌پردازد. شاعر با اشاره به زیبایی‌های موقت و فریبنده دنیا، بر اهمیت استفاده از زمان حال تأکید دارد و از غم و نگرانی بی‌فایده دوری می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی درباره زندگی و مرگ است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از ابیات نیاز به تفسیر و درک ادبی دارند که برای سنین بالاتر مناسب‌تر است.

غزل شمارهٔ ۱۶۰۹

برگ عیش چمن ای غنچه دهان اینهمه نیست
دولت ابر بهار گذران اینهمه نیست

چه بساط است به خود چیده ای، ای خرمن گل؟
وسعت دایره کون و مکان اینهمه نیست

چند در پا فکنی طوق مرا چون خلخال؟
قد موزون تو ای سرو روان اینهمه نیست

گل رعنای تو بر خویش بساطی چیده است
ورنه سامان بهاران و خزان اینهمه نیست

تشنه را می برد از راه برون موج سراب
پیش دریا گهران ملک جهان اینهمه نیست

چه غم خانه و سامان اقامت داری؟
در جهان مدت عمر گذران اینهمه نیست

مرگ از بیجگری های تو چون زهر شده است
تلخی باده این رطل گران اینهمه نیست

ناز پرورد بهارست تن نازک تو
ورنه ای گل نفس سرد خزان اینهمه نیست

عمر کوته تر ازان است که غم باید خورد
مدت خنده برق گذران اینهمه نیست

زر چه باشد که نبازند به سیمین بدنان؟
پیش ما صیرفیان، خرده جان اینهمه نیست

عرق شرم گرفته است سراپای ترا
چشم شبنم به گلستان نگران اینهمه نیست

وعده وصل به فردا مفکن ای نوخط
که جهان پا به رکاب است و زمان اینهمه نیست

در گذر از سر دلجویی خونین جگران
نقد اوقات تو ای غنچه دهان اینهمه نیست؟

صائب از دیده انصاف اگر درنگری
پیش خط، جوهر آیینه جان اینهمه نیست
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.