هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، دل‌تنگی، جستجوی معنوی و رهایی از تعلقات دنیوی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند چشم، مو، ابرو، آتش، می و محراب برای بیان احساسات خود استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربهٔ ادبی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۳۹

ناز بیماری ازان چشم گرانخواب گرفت
جوهر تیغ ازان موی میان تاب گرفت

طاق ابروی تو شد زرد ز دود دل من
آتش از سینه قندیل به محراب گرفت

می کند شیشه می جلوه فانوس امشب
آتش از لعل که یارب به می ناب گرفت؟

خنده صبح قیامت نکند بیدارش
هر که را حیرت روی تو رگ خواب گرفت

نیست در خانه خرابی کسی از ما در پیش
گرد ویرانی ما راه به سیلاب گرفت

ره به اسرار نهان از دل روشن بردیم
دزد خود را دل ما در شب مهتاب گرفت

کعبه و بتکده را سنگ نشان می گیرد
هر که را شوق عنان دل بیتاب گرفت

شد ولی نعمت ارباب تجرد صائب
هر که در راه طلب ترک خور و خواب گرفت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.