هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی به موضوعاتی مانند عزلت‌گزینی، وحدت، نصیحت‌پذیری، فنا و مرگ، فقر و شهرت، و رنج‌های زندگی می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه و تمثیل‌های عمیق، به بیان حقایق زندگی و تجربیات انسانی می‌پردازد.
رده سنی: 18+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر، نیاز به درک و تجربه‌ی بالایی از زندگی دارد که معمولاً در سنین پایین‌تر کمتر قابل درک است. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ و رنج‌های زندگی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۴۳

هر که از اهل جهان گوشه عزلت نگرفت
رفت از دست و رگ خواب فراغت نگرفت

وحشت روی زمین زیر زمین خواهد یافت
هر که در روی زمین خوی به وحدت نگرفت

آمد انگاره و انگاره از این عالم رفت
هر که اندام ز سوهان نصیحت نگرفت

رفت بر باد فنا عمر گرامی افسوس
پیش این شمع کسی دست حمایت نگرفت

هر که در مجلس می گریه مستانه نکرد
خون دل خورد و گلاب از گل صحبت نگرفت

فقر مشاطه جو دست که دست از زر و سیم
تا نگردید تهی، دامن شهرت نگرفت

آفت زندگی و راحت مردن را دید
خضر از تشنه لبان آب ز خست نگرفت

صائب این با که توان گفت که با چندین درد
خبر از ما یکی از اهل مروت نگرفت
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۴۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.