هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، درد دل، طبیعت و گذر زمان می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند شبنم، ستاره، نرگس، فرهاد و شیرین برای بیان احساسات خود استفاده کرده است. همچنین، به خطرات عشق و رنج‌های ناشی از آن اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از ابیات به درد و رنج عشق اشاره می‌کنند که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۱۶۸۸

چو شبنم آن که درین بوستان سحرخیزست
مدام ساغرش از صاف عیش لبریزست

به خال گوشه ابروی او مبین گستاخ
که چون ستاره دنباله دار خونریزست

فغان که نرگس بیمار خوبرویان را
شکستن دل ما چون شکست پرهیزست

همیشه در دل فرهاد می کند جولان
چه شد که دامن شیرین به دست پرویزست

زمان حسن قدیم ترا که می داند؟
که آسمان یکی از سبزه های نوخیزست

ز آتش نفس گرم ما خطر دارد
چو خار، محتسب شهر اگر چه سر تیزست

ز آسمان کهنسال دلخراش ترست
اگر چه سبزه رخسار یار، نوخیزست

ز سنگ، چشمه خون می کند روان صائب
ز بس که درد دل من سرایت آمیزست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۸۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۸۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.