هوش مصنوعی: این شعر بیانگر بی‌نیازی و سبکباری روح شاعر از مال و ملک دنیوی است. او تاکید می‌کند که آرزوهای دنیوی ارزشی ندارند و اعتقادات نادرست مانند سایهٔ هما بی‌وزن هستند. شاعر از غفلت روزگار و سبکی خواب چشم و بخت می‌گوید و خود را حباب عشق می‌داند که سبک است. او به پرتوهای بی‌ثبات دل نمی‌بندد و صبرش را در مقابل شکوه کوه طور سبک می‌داند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات انتقادی به اجتماع و زندگی نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از دنیا دارد.

غزل شمارهٔ ۱۶۹۸

ز ملک و مال، دل بی نیاز ما سبک است
به گل قرار نگیرد سفینه تا سبک است

به جان و دل نتوان وصل آرزو کردن
که این متاع به میزان رونما سبک است

به فرق مردم آزاده، کوه الوندست
به اعتقاد تو گر سایه هما سبک است

گرفته است چنان روزگار را غفلت
که خواب چشم تو و خواب بخت ما سبک است

صدف نه ایم که باشیم مست خواب گران
حباب قلزم عشقیم، خواب ما سبک است

نمی رویم به هر پرتوی ز جا صائب
شکوه طور به میزان صبر ما سبک است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۶۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.