هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره عشق، رنج و هنر سخنوری است. شاعر از زبان به عنوان ابزار بیان دردها و عواطف خود یاد میکند و به مفاهیمی مانند عشق، ملامت، و رسیدن به اوج معنوی اشاره دارد. ابیات پر از استعارههای زیبا و عمیق هستند که احساسات شاعر را به تصویر میکشند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی فاخر، درک این شعر نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.
غزل شمارهٔ ۱۷۳۰
زبان شکوه من چشم خونفشان من است
چو طفل بسته زبان گریه ترجمان من است
مرا به حرف کجا روز حشر بگذارد؟
ز شرم حسن تو بندی که بر زبان من است
به داستان سر زلف کوتهی مرساد!
که تا به کعبه مقصود نردبان من است
ز من بود سخن راست هر که می گوید
خدنگ راست رو از خانه کمان من است
حذر نمی کنم از تیغ زهرداده سرو
که طوق عشق چو قمری خط امان من است
به بال سایه پریدن ز کوته اندیشی است
وگرنه بال هما فرش آستان من است
هما ز سایه من غوطه می خورد در نیش
ز بس که نیش ملامت در استخوان من است
به اوج عرش سخن را رسانده ام صائب
بلند نام شود هر که در زمان من است
چو طفل بسته زبان گریه ترجمان من است
مرا به حرف کجا روز حشر بگذارد؟
ز شرم حسن تو بندی که بر زبان من است
به داستان سر زلف کوتهی مرساد!
که تا به کعبه مقصود نردبان من است
ز من بود سخن راست هر که می گوید
خدنگ راست رو از خانه کمان من است
حذر نمی کنم از تیغ زهرداده سرو
که طوق عشق چو قمری خط امان من است
به بال سایه پریدن ز کوته اندیشی است
وگرنه بال هما فرش آستان من است
هما ز سایه من غوطه می خورد در نیش
ز بس که نیش ملامت در استخوان من است
به اوج عرش سخن را رسانده ام صائب
بلند نام شود هر که در زمان من است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.