هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از احساس گناه، سیاهی دل، و رنجهای روحی خود میگوید. او با استفاده از استعارههایی مانند «فلک»، «شب سیاه»، «حباب»، و «پروانه»، به بیان تنهایی و درد درونی خود میپردازد. همچنین، هشدار میدهد که مرگ میتواند هر لحظه فرا برسد و هر چیز کوچکی ممکن است راهی به سوی آن باشد. در نهایت، او از ناتوانی در سکوت و آهی که بر زبان میآورد، سخن میگوید.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است و از استعارههای پیچیده استفاده میکند که درک آنها برای مخاطبان کمسنوسال دشوار است. همچنین، موضوعاتی مانند مرگ و رنج روحی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال نامناسب باشد.
غزل شمارهٔ ۱۷۳۳
فلک دو تا ز گرانباری گناه من است
سیاهی دل شب از دل سیاه من است
ازان دلیر درین بحر می کنم جولان
که چون حباب سر من همان کلاه من است
همیشه گرد سر شمع می توانم گشت
غبار خاطر پروانه سد راه من است
تو سعی کن نشوی در حرم بیابان مرگ
وگرنه هر کمر مور شاهراه من است
چگونه مهر خموشی به لب زنم صائب؟
که تازیانه ارباب شوق، آه من است
سیاهی دل شب از دل سیاه من است
ازان دلیر درین بحر می کنم جولان
که چون حباب سر من همان کلاه من است
همیشه گرد سر شمع می توانم گشت
غبار خاطر پروانه سد راه من است
تو سعی کن نشوی در حرم بیابان مرگ
وگرنه هر کمر مور شاهراه من است
چگونه مهر خموشی به لب زنم صائب؟
که تازیانه ارباب شوق، آه من است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۳۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.