هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، به موضوعاتی مانند عشق، شرم، انتظار، و ناامیدی میپردازد. شاعر از نقاب شرم، شراب، ماهتاب، و دریا برای بیان احساسات عمیق خود استفاده میکند و در نهایت به شکست و ناکامی در عشق اشاره دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از استعارههای پیچیده، و لحن غنایی شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و شکست نیاز به بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۱۷۸۵
کدام زهره جبین گوشه نقاب شکست؟
که رعشه ساغر زرین آفتاب شکست
نقاب شرم تو خواهد به یک طرف افتاد
نمی شود نخورد فرد انتخاب، شکست
کسی کز آن لب میگون به باده قانع شد
خمار باده گلرنگ را به آب شکست
به ماهتاب غلط می کند تماشایی
ز خجلت تو ز بس رنگ آفتاب شکست
دگر ز بخیه مژگان بهم نمی آید
ز انتظار تو در دیده ای که خواب شکست
شراب سوختگان می رسد ز پرده غیب
خمار شعله ز خونابه کباب شکست
به باد داد سر خویش را ز بی مغزی
کلاه گوشه به دریا اگر حباب شکست
دگر چگونه کنم در لباس دعوی زهد؟
که زیر خرقه مرا شیشه شراب شکست
چسان احاطه کند فیض صبح را دل من؟
که شیشه فلک از زور این شراب شکست
رهین منت دریا چرا شوم صائب
مرا که تشنگی از موجه سراب شکست
که رعشه ساغر زرین آفتاب شکست
نقاب شرم تو خواهد به یک طرف افتاد
نمی شود نخورد فرد انتخاب، شکست
کسی کز آن لب میگون به باده قانع شد
خمار باده گلرنگ را به آب شکست
به ماهتاب غلط می کند تماشایی
ز خجلت تو ز بس رنگ آفتاب شکست
دگر ز بخیه مژگان بهم نمی آید
ز انتظار تو در دیده ای که خواب شکست
شراب سوختگان می رسد ز پرده غیب
خمار شعله ز خونابه کباب شکست
به باد داد سر خویش را ز بی مغزی
کلاه گوشه به دریا اگر حباب شکست
دگر چگونه کنم در لباس دعوی زهد؟
که زیر خرقه مرا شیشه شراب شکست
چسان احاطه کند فیض صبح را دل من؟
که شیشه فلک از زور این شراب شکست
رهین منت دریا چرا شوم صائب
مرا که تشنگی از موجه سراب شکست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.