هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های عمیق، به موضوعاتی مانند عشق، اندوه، گذر زمان و ناپایداری زندگی می‌پردازد. شاعر از عناصر طبیعت مانند خزان، خاک، شمع و آینه برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند و به مفاهیمی مانند فنا، ناامیدی و جستجوی معنا در زندگی اشاره دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عاطفی در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به بلوغ فکری نیاز دارند تا به درستی درک شوند.

غزل شمارهٔ ۱۷۹۲

اگر نه عاشقی این چهره خزانی چیست؟
اگر نه ماتمی این بخت آسمانی چیست؟

چو گردباد به رقص است ذره ذره خاک
تو نیز سنگ نشان نیستی، گرانی چیست؟

زبان شمع به صد آب و تاب می گوید
که جز فسردگی انجام زندگانی چیست؟

اگر ز آینه روی او نظر یابم
به طوطیان بچشانم شکرفشانی چیست

کمان لاف اگر زه کنم به ابرویش
به ماه نو بنمایم که شخ کمانی چیست

اگر سحاب ز من آستین فشان گذرد
به دامنش بشمارم که درفشانی چیست

چو شمع کشته زبان آوران خموش شوند
اگر بلند بگویم که بی زبانی چیست

دل رمیده ما را به چشم خود مسپار
سیاه مست چه داند نگاهبانی چیست

ز حیرت تو شود آب زندگانی خشک
تو چون خرام کنی آب زندگانی چیست

زبان چو برگ خزان دیده است در چمنم
به این دماغ چه دانم که گل فشانی چیست

فغان که غنچه مشکل گشای دل صائب
نیافت چاشنی خنده نهانی چیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۹۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۹۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.