هوش مصنوعی: این متن عرفانی به موضوع بی‌خودی و فنا در عشق الهی می‌پردازد. شاعر از عشق بی‌قید و شرط به خدا سخن می‌گوید و بیان می‌کند که عاشق واقعی جز در راه بی‌خودی و فنا در خدا به چیزی دیگر توجه ندارد. او از لذت‌های معنوی و قرب به خدا در این مسیر سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که همه چیز در برابر عشق الهی بی‌ارزش است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۷۷۵

مُرغِ دلْ پَرّان مَبا، جُز در هوایِ‌ بی‌خودی
شمعِ جانْ تابان مَبا، جُز در سَرایِ‌ بی‌خودی

آفتابِ لُطفِ حَق بر عاشقانْ تابنده باد
تا بِیُفتَد بر همه سایه‌یْ هُمایِ‌ بی‌خودی

گَر هزاران دولت و نِعْمَت بِبینَد عاشقی
نایَد اَنْدَر چَشمِ او، اِلّا بَلایِ‌ بی‌خودی

بِنْگَر اَنْدَر من، که خود را در بَلا اَفکَنده‌ام
از حَلاوت‌ها که دیدم در فِنایِ‌ بی‌خودی

جان و صد جانْ خود چه باشد، گَر کسی قُربان کُند
در هوایِ‌ بی‌خودیّ و از برایِ‌ بی‌خودی؟

عاشقا کمتر نِشین با مَردمِ غَمناکْ تو
تا غُباری دَرنَیُفتَد در صَفایِ‌ بی‌خودی

باجَفا شو با کسی کو عاشقِ هُشیاری است
تا بیابی ذوق‌ها اَنْدَر وَفایِ‌ بی‌خودی

بیخودی را چون بِدانی، سَروَری کاسِد شود
ای سَریّ و سَروَری‌ها خاکِ پایِ‌ بی‌خودی

خوش بُوَد ظاهر شُدن بر دشمنان بر تَختِ مُلْک
لیک آن‌ها هیچ نَبْوَد جان به جایِ‌ بی‌خودی

گَر تو خواهی شَمسِ تبریزی شود مِهْمانِ تو
خانه خالی کُن زِ خود، ای کَدخدایِ‌ بی‌خودی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۷۶
نظرها و حاشیه ها
۱۴۰۳/۱/۱۷ ۲۳:۲۳

چرا نمیشه فایل صوتی قرار داد

گوهرین: سلام. وقت به خیر. به صورت کلی مشکلی در این زمینه وجود ندارد.
برای پیگیری مشکل شما، از طریق صندوق پیام در ارتباط خواهیم بود.