هوش مصنوعی: این شعر عرفانی و فلسفی از صائب تبریزی، وحدت وجود، عشق الهی، و تجربه‌های عرفانی را با تصاویر شاعرانه بیان می‌کند. شاعر از مفاهیمی مانند دل، جوانی، شراب کهن، و طبیعت برای انتقال احساسات عمیق خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب‌تر است. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای کودکان قابل فهم نباشد.

غزل شمارهٔ ۱۸۹۳

وحدت سرای دل به جهانی برابرست
هر گوشه اش به کنج دهانی برابرست

هر شعر آبدار که دل می برد ز جا
هر مصرعش به سرو روانی برابرست

دل تازه می شود ز شراب کهن مرا
این پیر زنده دل به جوانی برابرست

آن طفل شیرمست که دیوانه اش منم
هر سنگ او به رطل گرانی برابرست

از پیچ و تاب، موی بر آتش نشسته ای است
هر دیده را که مور میانی برابرست

در دیده ای که هست ز بینش شراره ای
هر لاله ای به سوخته جانی برابرست

باشد سبک چو قلب زراندود پیش ما
هر نوبهار را که خزانی برابرست

خورشید بی صفا نشود از غبار خط
تا دیده ستاره فشانی برابرست

غیر از تو ای نگار ز سیمین بران کراست
در پیرهن تنی که به جانی برابرست؟

آسوده از ملامت خلقم که حرف سخت
تیغ مرا به سنگ فسانی برابرست

پیش کسی که صائب ازین خاکدان گذشت
تسخیر دل به ملک جهان برابرست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.