هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است. شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، فقر، صبر، رنج، و ارزش‌های انسانی می‌پردازد. او تأکید می‌کند که گاهی رنج و سختی‌ها منجر به رشد معنوی می‌شوند و عشق واقعی فراتر از ظواهر است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به رنج و عشق نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۱۸۹۵

با ما یکی است هر که ز مردم جداترست
درمان ماست هر که به درد آشناترست

در تنگنای دل گره غنچه باز شد
هر خانه ای که تنگ بود دلگشاترست

ز افتادگی غبار به دامان او رسید
دست ز کار رفته به مطلب رساترست

با فقر خوش برآی که در وقت برگریز
آن را که برگ عیش بود بینواترست

این صیدگاه کیست که داغ پلنگ او
از چشم آهوان حرم دلرباترست

اندوختن به رتبه ریزش نمی رسد
از فصل نوبهار، خزان باسخاترست

چشم بد از تو دور که در پرده بوی تو
صد پیرهن ز نکهت یوسف رساترست

عاشق به پای خفته تواند کجا ریخت؟
کز خواب صبح، چشم تو مردم رباترست

خورشیدرنگ و باد صبا بوی گل ربود
بیچاره بلبل از همه کس بینواترست

باجی نمی دهند به هم شیوه های تو
از صلح، رنجش تو محبت فزاترست

از دل مدار جور خود ای سنگدل دریغ
کاین شیشه شکسته به سنگ آشناترست

جای ترحم است به دلهای دردمند
کز آه عاشقان شب زلفت رساترست

زنهار دل مبند به حسن و وفای او
کز رنگ و بوی لال و گل بی وفاترست

دایم به جای دانه دل خویش می خورد
مرغی که در ریاض جهان خوش نواترست

عزت طلب حذر کند از خواری سؤال
هر کس که سیر چشم تر اینجا گداترست

دل می دهد به عاشق بیدل به دور خط
در وقت احتیاج، کرم خوشنماترست

مشکن دل مرا که به میزان اهل دید
این گوهر از عقیق تو سنگین بهاترست

صائب در این زمانه بیگانه آشنا
بیگانگی ز خلق به دل آشناترست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.