هوش مصنوعی: این متن شعری از صائب تبریزی است که به موضوعاتی مانند عشق، بی‌نیازی، صفای قلب، و پیچیدگی‌های زندگی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تصاویر زیبا، مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۲۱

آیینه را توجه خاطر به گلخن است
هر جا صفای قلب دهد روی، گلشن است

در دور ما که سنگ به سایل نمی دهند
دست و دل گشاده نصیب فلاخن است

بی جبهه گشاده، سخن رو نمی دهد
این ماجرا ز طوطی و آیینه روشن است

پیچیده است خنده و شیون به یکدگر
این نکته از صدای شکفتن مبرهن است

همت به بی نیازی من ناز می کند
یک سرو در سراسر این سبز گلشن است

با سرگذشتگان چه کند موج حادثات؟
شمع خموش را چه غم از باد دامن است؟

پیچیده است اگر چه چو جوهر زبان ما
احوال ما به تیغ تو چون آب روشن است

نتوان به روی دختر رز چشم غیر دید
در خانه ای شراب ننوشم که روزن است

صائب کسی که عشق بود اوستاد او
در هر فنی که نام توان برد، یک فن است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.