هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و فلسفی است که به مضامینی مانند عشق، صبر، رنج، و شناخت جهان و خود می‌پردازد. شاعر از نقش‌های زیبا در جهان سخن می‌گوید که بازتابی از حقیقت والاتر هستند. همچنین، به موضوعاتی مانند تشنگی روح، غیرت، غفلت، صبر در برابر طوفان‌های زندگی، و ارزش جنون عاشقانه اشاره می‌کند. در پایان، شاعر بر این نکته تأکید دارد که عقل‌گرایی محض ممکن است از عمق احساس و درک حقیقت بکاهد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات انتزاعی و استعاری ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۱۹۲۰

هر نقش دلکشی که بر ایوان عالم است
نقش برون پرده آن جان عالم است

با تشنگی بساز که دل آب چون شود
بی چشم زخم، چشمه حیوان عالم است

در غیرتم که از سر زلف سیاه کیست
شوری که در دماغ پریشان عالم است

غافل که داده است گریبان به دست برق
چشمی که محو چهره خندان عالم است

از دست و پا زدن نشود آرمیده بحر
کوه شکیب، لنگر طوفان عالم است

خواهد شدن به رغم حسودان عزیز مصر
این جان بیگنه که به زندان عالم است

بی چشم زخم نیست، اگر توتیا شده است
گوی سری که در خم چوگان عالم است

آسوده ای به عالم امکان اگر بود
از راه رحم نیست، ز نسیان عالم است

بازی مخور که شیره جانهاست یکقلم
شیرینیی که در شکرستان عالم است

در چشم عارفان، ورق باد برده ای است
تختی که تکیه گاه سلیمان عالم است

صائب چه لازم است عاقل شویم ما؟
شور جنون ما نمک خوان عالم است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.