هوش مصنوعی:
این شعر بهار را به عنوان مرهمی برای دلهای خسته و طبیعت را در حال تجدید حیات توصیف میکند. عناصری مانند باد بهار، گلها، شکوفهها و لالهها نماد امید و زندگی نو هستند، در حالی که تصاویری مانند زخم خاک، زنجیر ابر و دیوانهای برق نشاندهنده رنج و آزادی هستند. شاعر از طبیعت برای بیان احساسات عمیق انسانی استفاده میکند.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق و استعاری است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر مانند 'زخم خاک' و 'دیوانهای برق' ممکن است نیاز به درک بالاتری از ادبیات و احساسات داشته باشند.
غزل شمارهٔ ۱۹۵۴
باد بهار مرهم دلهای خسته است
گل مومیایی پر و بال شکسته است
شاخ از شکوفه پنبه سرانجام می کند
از بهر داغ لاله که در خون نشسته است
وقت است اگر ز پوست برآیند غنچه ها
شیر شکوفه زهر هوا را شکسته است
این سبزه نیست بر لب جو رسته، نوبهار
بر زخم خاک، مرهم زنگار بسته است
زنجیریی است ابر که فریاد می کند
دیوانه ای است برق که از بند جسته است
پایی که کوهسار به دامن شکسته بود
از جوش لاله بر سر آتش نشسته است
افسانه نسیم به خوابش نمی کند
از ناله که بوی گل از خواب جسته است؟
از جوش گل، ز رخنه دیوار بوستان
خورشید در کمین تماشا نشسته است
صائب به هوش باش که داروی بیهشی
باد بهار در گره غنچه بسته است
گل مومیایی پر و بال شکسته است
شاخ از شکوفه پنبه سرانجام می کند
از بهر داغ لاله که در خون نشسته است
وقت است اگر ز پوست برآیند غنچه ها
شیر شکوفه زهر هوا را شکسته است
این سبزه نیست بر لب جو رسته، نوبهار
بر زخم خاک، مرهم زنگار بسته است
زنجیریی است ابر که فریاد می کند
دیوانه ای است برق که از بند جسته است
پایی که کوهسار به دامن شکسته بود
از جوش لاله بر سر آتش نشسته است
افسانه نسیم به خوابش نمی کند
از ناله که بوی گل از خواب جسته است؟
از جوش گل، ز رخنه دیوار بوستان
خورشید در کمین تماشا نشسته است
صائب به هوش باش که داروی بیهشی
باد بهار در گره غنچه بسته است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۵۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۵۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.