هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، به موضوع عشق، مجنون، طبیعت و مفاهیم فلسفی میپردازد. شاعر با اشاره به شخصیتهای اساطیری مانند فریدون و مجنون، و عناصر طبیعی مانند لاله و هامون، عمق احساسات و تفکرات خود را بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و اشارات اساطیری نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
غزل شمارهٔ ۱۹۵۹
آن کس که تاج را به فریدون گذاشته است
سودای عشق در سر مجنون گذاشته است
بهر خراب کردن روی زمین بس است
چشم تو گردشی که به گردون گذاشته است
شد سالها و آتش ازو می چکد هنوز
دستی که لاله بر دل مجنون گذاشته است
مجنون گذشت و از جگر لاله ها نرفت
داغی که یادگار به هامون گذاشته است
وصف دهان تنگ تو آفاق را گرفت
در نقطه ای که این همه مضمون گذاشته است
دارد ز بخت سبز دل خضر را کباب
خطی که لب بر آن لب میگون گذاشته است
در دل خیال چشم تو در خواب رفته است
آهو سری به دامن مجنون گذاشته است
صائب چو نیک در نگری هست حکمتی
پیر مغان که خم به فلاطون گذاشته است
سودای عشق در سر مجنون گذاشته است
بهر خراب کردن روی زمین بس است
چشم تو گردشی که به گردون گذاشته است
شد سالها و آتش ازو می چکد هنوز
دستی که لاله بر دل مجنون گذاشته است
مجنون گذشت و از جگر لاله ها نرفت
داغی که یادگار به هامون گذاشته است
وصف دهان تنگ تو آفاق را گرفت
در نقطه ای که این همه مضمون گذاشته است
دارد ز بخت سبز دل خضر را کباب
خطی که لب بر آن لب میگون گذاشته است
در دل خیال چشم تو در خواب رفته است
آهو سری به دامن مجنون گذاشته است
صائب چو نیک در نگری هست حکمتی
پیر مغان که خم به فلاطون گذاشته است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۵۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.