هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی به ناپایداری و بیثباتی دنیا اشاره دارد و بیان میکند که ارزشهای واقعی مانند حکمت و انصاف دیگر جایگاهی ندارند. شاعر تأکید میکند که حتی آثار فلاطون نیز در برابر یک جرعه شراب بیارزش است و دنیا مانند عمارتی رو به ویرانی است.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مصرف شراب و نگاه انتقادی به ساختارهای اجتماعی نیازمند سطحی از بلوغ فکری است.
غزل شمارهٔ ۱۹۸۱
امروز قدر نکته موزون نمانده است
انصاف در قلمرو گردون نمانده است
هیچ است صد رساله حکمت به چشم ما
بهتر ز خم اثر ز فلاطون نمانده است
یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت
در بند آن مباش که مضمون نمانده است
صائب پیاله گیر که تا کرده ای نگاه
یک خشت از عمارت گردون نمانده است
انصاف در قلمرو گردون نمانده است
هیچ است صد رساله حکمت به چشم ما
بهتر ز خم اثر ز فلاطون نمانده است
یک عمر می توان سخن از زلف یار گفت
در بند آن مباش که مضمون نمانده است
صائب پیاله گیر که تا کرده ای نگاه
یک خشت از عمارت گردون نمانده است
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.