هوش مصنوعی:
شاعر در این غزل از عشق و دلتنگی خود سخن میگوید و از معشوق و ساقی و مطرب میخواهد که به او توجه کنند. او از بیتوجهی معشوق و تلخیهای زندگی شکایت میکند و در عین حال به زیبایی و جمال معشوق اعتراف میکند. غزل با اشاره به خون دل شاعر و درد عشق پایان مییابد.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساساتی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و مفاهیم پیچیدهتر مانند 'خون دل' نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی احساسی دارد.
غزل شمارهٔ ۲۸۰۲
آخِر ای دِلْبَر تو ما را مینَجویی اندکی؟
آخِر ای ساقی زِغَم ما را نشویی اندکی؟
آخِر ای مُطْرب نگویی قِصّهٔ دِلْدارِ ما؟
گَر نگویی بیش تَر، آخِر بگویی اندکی
گَر بَدی گفتند از من، من نگفتم بَد تو را
این قَدَر گفتم که یارا تَنگ خویی اندکی
در جَمال و حُسن و خوبی، در جهانَت یار نیست
شِکَّرسْتانی وَلیکِن، تُرش رویی اندکی
این غَزَل را بین که خون آلود از خونِ دل است
بویِ خونِ دل بیابی، گَر بِبویی اندکی
آخِر ای ساقی زِغَم ما را نشویی اندکی؟
آخِر ای مُطْرب نگویی قِصّهٔ دِلْدارِ ما؟
گَر نگویی بیش تَر، آخِر بگویی اندکی
گَر بَدی گفتند از من، من نگفتم بَد تو را
این قَدَر گفتم که یارا تَنگ خویی اندکی
در جَمال و حُسن و خوبی، در جهانَت یار نیست
شِکَّرسْتانی وَلیکِن، تُرش رویی اندکی
این غَزَل را بین که خون آلود از خونِ دل است
بویِ خونِ دل بیابی، گَر بِبویی اندکی
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۰۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.