هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان احساسات عمیق و فلسفی شاعر درباره‌ی زندگی، عشق، رنج و سکون می‌پردازد. شاعر از تنگناهای روحی و بی‌ارادگی خود سخن می‌گوید و به دنبال راهی برای رهایی است. او به مفاهیمی مانند سکون، حرکت، سادگی و پیچیدگی اشاره می‌کند و از خطرات و آفات زندگی نیز یاد می‌کند. در نهایت، شاعر به این نتیجه می‌رسد که راضی شدن به شرایط پست، خلاف فطرت انسان است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای سنین پایین‌تر دشوار است. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج، سکون و بی‌ارادگی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا ناخوشایند باشد.

غزل شمارهٔ ۲۰۶۷

محوم چنان که در دل تنگم اراده نیست
در شیشه ام ز جوش پری جای باده نیست

از خود سفر کنم به امید کدام راه؟
جز موجه سراب درین دشت جاده نیست

بالاترست از حرکت رتبه سکون
آب روان به صافی آب ستاده نیست

دل ساده کن ز نقش که در روز بازخواست
پروانه نجات به جز لوح ساده نیست

پیشانی گشاده ز آفات ایمن است
چون شیشه جام را خطر از جوش باده نیست

در تنگنای بیضه پر و بال عاجزست
در زیر آسمان دل و دست گشاده نیست

در وصل از فراق چه داند چه می کشم
هر کس که در وطن به غریبی فتاده نیست

راضی شدن به پایه دون پست فطرتی است
هر کس به خر سوار نگردد، پیاده نیست

صائب به قدر سوز جگر آب اگر دهند
بحر محیط از دهن ما زیاده نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.