هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، شراب، طبیعت و تنهایی می‌پردازد. شاعر از گذر زمان، بی‌وفایی دنیا و جستجوی معنا در زندگی سخن می‌گوید. او از شراب به عنوان نمادی برای فراموشی و از طبیعت برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره‌های مکرر به شراب و مفاهیم مرتبط با آن، این شعر را برای گروه سنی بالاتر مناسب می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۲۰۷۱

دور قمر چو گردش چشم پیاله نیست
با کودکی نشاط شراب دو ساله نیست

حسن برشته ای که نگه را کند کباب
امروز در بساط چمن غیر لاله نیست

هر کس به شاهدی است درین بزم هم شراب
ما را بغیر شیشه کسی هم پیاله نیست

در آتش است نعل سفر حسن شوخ را
مه در کنار هاله در آغوش هاله نیست

از وحشت است بستر ما کام اژدها
ما را شبی که دختر رز در حباله نیست

خشک است اگر چه دیده ما دل ز خون پرست
در شیشه هست باده اگر در پیاله نیست

نسبت به اهل درد، کبابی است خامسوز
در باغ اگر چه سوخته جانی چو لاله نیست

هر ذره از جمال تو فردست و بی مثال
در مصحف تو نام خدا جز جلاله نیست

صائب مرا خرد نتواند مرید ساخت
پیری مرا بغیر می دیر ساله نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.