هوش مصنوعی: این شعر به موضوعاتی مانند نارضایتی از زندگی، دردهای درونی، ناامیدی و بی‌ثباتی دنیا می‌پردازد. شاعر از نبود شادی واقعی، رنج‌های پنهان و بی‌عدالتی در جهان سخن می‌گوید و به این نتیجه می‌رسد که در نهایت، همه چیز گذرا و بی‌ثبات است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی، نگاه انتقادی به زندگی و جامعه، و بیان دردهای درونی ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. این شعر更适合 افرادی که تجربه‌های زندگی بیشتری دارند و می‌توانند با مضامین آن ارتباط برقرار کنند.

غزل شمارهٔ ۲۰۷۲

یک آفریده از ته دل شادمانه نیست
فرقی میان پیر و جوان زمانه نیست

خاری که در دلم نخلد چون زبان مار
در آشیانه من بی آب و دانه نیست

خمیازه نشاط بود خنده اش چو صبح
آن را که در جگر نفس بیغمانه نیست

بر هر که می فتد نظرم، دلشکسته است
یک شیشه درست درین شیشه خانه نیست

باغ و بهار ما جگر داغدار ماست
در برگریز، بلبل ما بی ترانه نیست

یارب که چشم کرد من دردمند را؟
کز دیده کاروان سرشکم روانه نیست

ره گم ز تازیانه کند اسب راهوار
در بزم باده حاجت چنگ و چغانه نیست

از بهر حفظ، سیم و زر بی ثبات را
بهتر ز دست و دامن سایل خزانه نیست

بیهوده سیر و دور به گرد جهان زند
پرگار را بغیر دل خویش دانه نیست

افتاده ای تو در غلط از کثرت مثال
یک عکس بیش در همه آیینه خانه نیست

صائب بغیر نام، چو عنقا درین جهان
چیزی دگر ز هستی من در میانه نیست
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.