هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات عمیق و عاطفی شاعر است که با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند موج دریا، آینه، خورشید و یوسف، به بیان دردها، رنج‌ها و عشق‌های خود می‌پردازد. شاعر از گذراندن سختی‌ها و تجربیات زندگی سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که درک این احساسات برای دیگران آسان نیست.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۰۸۱

آسان نمی توان به سراپای ما گذشت
نتوان به بال موج ز دریای ما گذشت

آیینه اش ز گرد خجالت سیه مباد
سیلی که بر خرابه دلهای ما گذشت

روشن شدش که دیده بینا نداشته است
خورشید تا به دیده بینای ما گذشت

یوسف به سیم قلب فروشی است کار ما
مغبون شود کسی که ز سودای ما گذشت

شد تیر روی ترکش زورین کشان فکر
هر مصرعی که بر لب گویای ما گذشت

چون اشک شمع تا مژه بر یکدگر زدیم
داغ تو از سرآمد و از پای ما گذشت

چون تیر کز دو خانه به یک بار بگذرد
از هر دو کون، همت والای ما گذشت

ما این بساط کز دل صد پاره چیده ایم
صائب نمی توان ز تماشای ما گذشت
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۰۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.